زایش سینمای «جشنواره‌ای» از دل «موج نوی» فیلمفارسی | نیمرخ

زایش سینمای «جشنواره‌ای» از دل «موج نوی» فیلمفارسی

تاریخ‌نگاری سینمای ایران که وابسته به جریان شبه‌روشنفکری است، شروع «موج نوی» سینمای ایران را به فیلم «خشت و آینه» ابراهیم گلستان (تولید سال ۴۳) و «شب قوزی» (فرخ غفاری/۱۳۴۳)) نسبت می‌دهد.

ابراهیم گلستان نمونه‌ی جالبی برای بررسی جریان شبه‌روشنفکری در فرهنگ و هنر ایران معاصر است و شاید اغراق نباشد که او را «نماد» این جریان شبه‌ روشنفکری بخوانیم. با این‌که آخرین کارهای سینمایی و ادبی او مربوط به اوایل دهه ۱۳۵۰ شمسی است و بیشتر از ۴ دهه است که در یک «قصر» در ساسکس انگلستان زندگی می‌کند و در این مدت حتی یک‌ بار هم به ایران نیامده، سایه سنگین او بر جریان شبه روشنفکری همچنان حس می شود.

13970702155818565154886610.jpg13970702155758456154886410.jpg

قصر گوتیک ابراهیم گلستان در ساسکس انگلستان

وقتی در سال ۸۴، یکی دیگر از «آیکن»های جریان شبه‌روشنفکری (یعنی بهمن فرمان آرا) که بر سر نفوذ در محافل فرهنگی و هنری بین و او گلستان در پیش از انقلاب رقابت وجود داشت، فیلمی با عنوان «یک بوس کوچولو» را با گرته‌برداری از شخصیت و زندگی ابراهیم گلستان ساخت، لشکری از ارادتمندان «استاد»، در نشریات و محافل فرهنگی و هنری جریان شبه‌روشنفکری به فرمان‌آرا و فیلمش تاختند و جسارت او را به «استاد» نکوهش کردند.

13970702155734518154886210.jpg

این رویداد به خوبی نشان داد که ابراهیم گلستان (که اکنون ۹۶ ساله است) با وجود دوری نزدیک به نیم قرنی از ایران، لشکری از مریدان و ارادتمندان در داخل کشور دارد. البته وقتی به کارنامه‌ی لاغر گلستان چه در مقام فیلمساز و چه در مقام نویسنده نگاه می‌کنیم، آن وزن و فخامتی را نمی‌بینیم که چنین لشکری از مریدان (که دامنه‌ای از مرحوم عباس کیارستمی تا مسعود بهنود را در برمی‌گرفت) را صرفا به «آثار» او نسبت دهیم.

13970702155715284154886110.jpg

ابراهیم گلستان، مسعود بهنود و فائقه اتشین(گوگوش)

13970702155335252154885810.jpg

مسعود بهنود، ابراهیم گلستان، محمود دولت آبادی

13970702155310299154885710.jpg

گلستان در کنار عطاالله مهاجرانی و جمیله کدیور

13970702155238689154885510.jpg

با «علی دهباشی»، سردبیر مجله بخارا و از کارگزاران جریان «شبه روشنفکری»

او در عمر ۹۶ ساله خود در کل دو فیلم سینمایی به نام‌های «خشت و آینه»(۱۳۴۳) و «اسرار گنج دره جنی»(۱۳۵۳) (هر دو به شدت ناموفق در گیشه)، ۵ مجموعه داستان و یک داستان بلند و هفت فیلم مستند (عمدتا به سفارش شرکت نفت و دیگر نهادهای حکومت پهلوی) تالیف و عرضه کرده است که تقریبا نسل بعد از انقلاب هیچ‌ کدام از آن‌ها را نمی شناسد. اما جایگاه او در میان «انگلوفیل»های وطنی آن اندازه نافذ است که همزمان با نمایش فیلم «یک بوس کوچولو»، یک خبرنگار رادیو زمانه و بی بی سی به نام «پرویز جاهد»، تحقیرها و کج‌خلقی‌های به شدت توهین‌آمیز «استاد» را به جان می‌خرد تا در کاخ گلستان در ساسکس از او مصاحبه‌ای بگیرد.

13970702155219455154885310.jpg

پرویز جاهد، خبرنگار رادیو زمانه و بی بی سی در مصاحبه با گلستان

محتوای این کتاب با عنوان «نوشتن با دوربین» چنان لبریز از رفتار متفرعنانه، لحن تحقیرآمیز، مگالومانیا(خودبزرگ‌بینی) و تخفیف و توهین به دیگر وابستگان به جریان شبه‌روشنفکری (شاملو، اخوان، دریابندری... ی.) بود که «محمد قائد» (نویسنده‌ای از همین جریان) در مقاله تفصیلی با عنوان «ایرونی‌‏بازی در تاریخ محاوره‌‏ای و نوستالژی دهۀ چهل»، از خجالت گلستان درمی آید و او را پیرمردی متفرعن و تاریخ‌ مصرف گذشته می‌خواند که برای فراموش‌نشدن دست و پا می‌زند. او در بخشی از این مقاله، بخشی از دلایل مطرح شدن و مطرح ماندن گلستان را این‌گونه شرح می‌دهد:

13970702154624204154884410.jpg

" در دهه‌‏های ۴۰ و ۵۰، ابراهیم گلستان مخالفان بسیاری داشت. کسانی به موفقیت او رشک می‏‌بردند. در شرایطی که استخدام دائم در جایی که فرصت کار آزادانۀ فرهنگی به شخص بدهد برای بسیاری از اهل فکر و هنر و قلم آرزو بود، او می‏‌توانست دیگران را به استخدام در آورد، هرچه دوست دارد بنویسد، هر جا میل دارد برود، هر فیلمی دوست دارد بسازد، حتی اگر به نمایش در نیاید، و برای دولتها کارهای نان‏‌وآب‏‌دار کند بی‌این که مستخدم دولت باشد. در جامعه‌‏ای که داشتن دوربین عکاسی هنوز تجمل به حساب می‏‌آمد، به ‏‌عنوان یکی از نخستین فیلمبرداران ایرانی تلویزیون‌های خارجی، به ارز حقوق می‌‏گرفت. کار کردن با خارجیان مجال می‏‌داد ارتباط‌هایی گسترده با قدرتمندان برقرار کند ـــ شبیه موقعیت مجتبی مینوی: در شرایطی که بسیاری فضلای دانشگاه از شاه‌‏عبدالعظیم دورتر نرفته بودند، مینوی در لندن زندگی می‏‌کرد و به گنجینۀ کتابهای فارسی موزۀ بریتانیا، که برای ادیب ایرانی خواب‌‏وخیال بود، دسترسی داشت. "

13970702152703686154883910.jpg

جلال آل احمد(نفر اول راست) و گلستان(دوم راست)

پدربزرگ سیدابراهیم گلستان یکی از روحانیون به نام فارس به نام آیت‌الله سید محمد شریف تقوی است و پدرش جزو حلقه‌ی بوروکرات‌های عصر پهلوی اول و به نقلی اولین شهردار شیراز بود. (۱) او در جوانی به مانند اکثریت قریب به اتفاق وابستگان جریان شبه‌روشنفکری (از جمله جلال آل احمد که او هم روحانی‌زاده بود و بعدا از حزب رفت و مسیری کاملا مجزا از جریان شبه روشنفکری برگزید) عضو حزب توده و در شهر شاهی(قائم‌شهر) در استان مازندران مسوول تبلیغات حزب بود.

اما او ظاهرا در شناخت جهت وزش بادهای سیاسی خبره بود و خیلی زود، حساب خود را از حزب جدا کرد و با شبکه‌ی انگلوفیل‌های وطنی پیوند خورد. گلستان از بابت همکاری با شرکت هلندی-بریتانیایی «رویال داچ شل» که یک غول در حوزه نفت و انرژی بود، به تمکن مالی حیرت‌آوری دست پیدا کرد. در جریان رویدادهای ملی شدن صنعت نفت و بعد کودتای ۲۸ مرداد، او از طرف کمپانی مسوول تهیه فیلم از اتفاقات بود. بعد از کودتای انگلو-امریکن ۲۸ مرداد ۳۲، او رسما کارمند کنسرسیوم نفتی شد. با پولی که از این همکاری به دست آورد، زمین‌های وسیعی را در شمال تهران (دروس و قلهک) خرید و با به روزترین امکانات، استودیوی فیلمسازی «گلستان فیلم» را تاسیس کرد.

13970702152113669154883610.jpg

ابراهیم گلستان و دخترش لی لی، ۱۳۲۴

او از همان همکاری کوتاه مدت خود با شرکت نفت ایران و انگلیس در قضایای ملی شدن صنعت نفت و کودتا، چنان متمول شد که با هزینه شخصی فیلم خشت و آینه را ساخت. برای نمونه خود او روایت می‌کند که در جریان فیلمبرداری این فیلم (که ساخت آن سه سال طول کشید) در سکانسی که در کاخ دادگستری فیلمبرداری می شد، عدسی سنگین و گرانقیمت «سینماسکوپ» که در ایران آن زمان وجود نداشت و به تعبیر خود گلستان، مثقال به مثقال از طلا گران‌تر بود، به زمین افتاد و خرد خاکشیر شد، و او بلافاصله سفارش داد که یک نمونه دیگر از این عدسی را از خارج از کشور برایش بیاورند.

13970702152008372154883310.jpg

محمد قائد در همان متن خود درباره خاطرات شفاهی گلستان، کنایه‌ای به روابط او با اشرف پهلوی می زند:

" رفتار آقای ابراهیم گلستان که وقتی پهلبد (وزیر فرهنگ وقت) ایستاده حرف می‌‏زند، ایشان روی مبل ولو می‏‌شود حتی در همان زمان که وزیر فرهنگ و هنر داماد شاه بود، نشان از هوشمندی و شجاعت نداشت، تا چه رسد که بعد از سی سال کتاب شود... د. اما توانایی او برای در افتادن با امثال پهلبد عاریتی بود و تماماً به تشخّص خودش برنمی‌‏گشت. پهلبد هم در دستگاه قدرت دشمنانی داشت که آقای گلستان به آن‌ها تکیه می‌‏کرد. مطلقاً امکان نداشت فیلمسازی که دیشب جزو مهمانان خواهر شاه نبوده است بتواند امروز صبح به اتاق کار وزیر فرهنگ و هنر و همسر خواهر دیگر شاه برود و او را مچل کند (خودش می‏‌گوید در مهمانی اشرف پهلوی از او استدعا کرد اجازۀ فیلمبرداری در مراسم حج برای فیلم خانۀ خدا را از دولت سعودی بگیرد). خوانندگان این چاخان‌ها باید ادعاها را در متن تاریخی قرار دهند و بعد قضاوت کنند. "

13970702151943856154883110.jpg

به هر حال همه این زحمات و خرج‌های گلستان برای ساخت فیلمی بود که در زمان اکران آن‌قدر کم‌فروش بود که در کم‌تر از دو هفته از پرده برداشته شد. البته تمکن مالی گلستان و پیوندهایی که او با حکومت و به ویژه اشرف پهلوی پیدا کرده بود، جایی برای دغدغه فروش در گلستان نگذاشته بود و او اصولا برای تفنن فیلم می ساخت.

حقیقت آن است که «خشت و آینه» یک فیلم کسالت‌بار، پیش پاافتاده اما گزافه‌گو و پرمدعاست و اصولا به نوعی «ضدسینما» محسوب می شود. این تکلف و پرمدعایی در سبک گفتگونویسی من‌درآوردی و بی سر وته گلستان (که میان نثر منشات قائم مقام و گلستان سعدی و محاورات کوچه بازاری تهران قدیم سرگردان است) خود را نشان می‌دهد. خط داستانی کوتاه و ساده فیلم به سبک سینمای سرد و عبوس و نیهیلیستی فرانسوی با سکانس‌های ضصافه گشت و گذار راننده تاکسی و گپ و گفت کافه‌ای پر می‌شود.

13970702151822309154882910.jpg

«خشت و آینه»(۱۳۴۳)

اما در کمال تعجب، همین ساختار کسالت‌بار و همین سبک روایت‌گری کند و کشدار و فضای سرد و افسرده، تبدیل به الگوی یک نوع سینمای به اصطلاح «روشنفکری» می‌شود که عملا «ضد-سینما»ست. شاید بزرگ‌ترین مقلد سبک جعلی و ضدسینمایی گلستان، مرحوم عباس کیارستمی بود که بعد از انقلاب با همین سبک فیلمسازی(که به شدت مورد پسند محافل شبه روشنفکری فرنگی است) به جشنواره‌های خارجی راه پیدا کرد و خود تبدیل به الگویی برای سینمای ایران شد که به سینمای جشنواره‌ای بدون تماشاگر معروف گردید. بی‌جهت نبود که کیارستمی بعد از دریافت نخل طلای کن در سال ۹۷ (به طور مشترک با فیلم مارماهی از سینمای ژاپن)، بلافاصله بعد از خروج از مراسم، با اولین کسی که تماس گرفت، ابراهیم گلستان در بریتانیا بود.

«سعید مستغاثی»، منتقد و تاریخ‌نگار سینما، «خشت و آینه» را قرار دادن یک «خشت کج» در تاریخ سینمای ایران می داند که به شدت فضای شبه‌روشنفکری و «اتلکتوئلی» را در سینمای عصر پهلوی متاثر کرد. او درباره فیلم چنین نوشته است:

" در «خشت و آینه»، آدم‌های اصلی قصه، انسان‌های بی‌هویت و بی‌ریشه‌ای نشان داده می شدند که در دنیایی تاریک، و سیاه، دست و پا می زنند. بچه‌ای که توسط ادم بخت‌برگشته‌ دیگری در تاکسی جا گذاشته می شود، مثالی از گذشته همین آدم‌هاست. آدم‌هایی که در پرورشگاه و در میان دیگر کودکان بی‌سرپرست، رشد کرده و بزرگ شده و سایه پدر و مادر و خانواده را تجربه نکرده‌اند. صحنه کافه فیلم که گروهی از شبه‌روشنفکران مشغول حرف و بحث هستند، تصویر دیگری از همین ادم‌ها به نظر می آید. "

1397070215175812154882810.jpg

این فضای سیاه، سرد و به شدت ناتورالیستی که در آن آدمیان درگیر پست‌ترین حوائج حیوانی و اسیر غریزی‌ترین مکانیسم‌ها و روابط هستند و هیچ نوع نور امید و معنویتی در آن دیده نمی‌شود، به شدت یادآور سینمای «موج نو» فرانسه و «بت» آن نوع سینما در ذهن منتقدان وطنی یعنی فرانسوا تروفو بود. «نهیلیسم» جاری و ساری در این فیلم، که بعدها به وفور در سینمای نحله‌ی شبه روشنفکری وطنی تکثیر شد و حتی تا به امروز ادامه دارد، عامل اصلی سردی، تاریکی و کسالت غیرقابل‌تحمل چنین فیلم‌هایی است که البته باب دل کافه‌نشینان پاریسی و دنباله‌روان ایرانی آن (از جمله بخش بزرگی از نویسندگان سینمایی آن دوره) بود.

نکته بسیار قابل تامل تاریخی، شباهت محتوایی فیلمی از یک هنرمند به شدت «انقلابی» و «رادیکال» در اوایل انقلاب با خط داستانی همین «خشت و آینه» است که نقطه عطف تغییر ذهنیات و خط سیر آن فیلمساز از یک مسلمان دوآتشه به یک فیلمساز لائیک ضدمذهب شد. فیلم «دستفروش»(۱۳۶۵) با محوریت یک بچه سرراهی، فبا ضای به شدت تلخ و تیره و سیاه و تصویر کردن یک دنیای به شدت جبری و نیهلیستی، سرآغاز مقبولیت «محسن مخمباف» در جشنواره‌های خارجی و باز شدن پای او به محافل هنری سکولار خارجی و داخلی شد و کسی که زمانی از بانیان تشکیل «کانون اندیشه و هنر اسلامی»(حوزه هنری) بود، اکنون در تقدیس فرقه بهایی در سرزمین‌های اشغالی فیلم می سازد.

13970702151606778154882610.jpg

 13970702150738214154882310.jpg

دیگر فیلمسازی که در تاریخنگاری «شبه روشنفکری»، بانی «موج نو» در سینمای فارسی محسوب می شود، «فرخ غفاری» است. غفاری همه آن چیزهایی که سینمایی نویس‌های فرانکوفیل به عنوان ایده‌آل به آن می‌نگریستند در خود داشت. تحصیل‌کرده سینما در فرنگ بود و کار خود را به عنوان سینمایی نویس در مجلات سینمایی دهه ۱۳۳۰ شروع کرد.

او بیشتر یک «آرشیویست» سینمایی بود و از همین رو در کار اجرایی سینما مثل برگزاری جشنواره‌های سینمایی و «جشن هنر» شیراز و رااندازی «فیلمخانه ملی ایران»، دستگاه پهلوی به این «روشنفکر» فرنگی‌ماب اعتماد تام داشت، چرا که او نیز به مانند خود شاه و نخست وزیرش هویدا، فرح پهلوی و اعیان و انصار شان، دوست داشت یک «روشنفکر» جهان‌وطن به نظر بیاید. اما همین فیلمساز، فیلم مبتذل و پیش‌پا افتاده‌ای به نام «بلیل مزرعه» (مجید محسنی/۱۳۳۶) که در واقع مسخ و کلیشه‌سازی از زندگی روستایی و توجیه‌گر روابط فئودالی ارباب-رعیتی بود را نماد و آغازگر سینمای «ملی» می‌دانست! (۲)

13970702150358557154882110.jpg

فرخ غفاری(وسط)

«پیام فضلی‌نژاد» کارشناس سینما و تحلیل‌گر فرهنگی، در مصاحبه‌ به شدت افشاگرانه خود درباره فرهنگ و هنر عصر پهلوی در نشریه «عصر اندیشه»، با زنده‌یاد سعید کنگرانی (از ستارگان سال‌های آخر سینمای عصر پهلوی) روایتی از نوع کار فرخ غفاری در «جشن هنر شیراز» بیان می‌کند (لازم به ذکر است که به تعبیر یکی از پدرخواندگان مجلات سینمایی، مرحوم کنگرانی با این مصاحبه "گور خودش را کند! "). فضلی‌نژاد می‌گوید:

" البته در تاریخ سینما و تواریخ مختلف آمده که «فرخ غفاری» برای جشن هنر شیراز یک عده بازیگر را از «شهر نو» (محل تجمع روسپی‌خانه‌های تهران) انتخاب کرد و به تئاتر آورد. اینها در جشن هنر هم بازی کردند و بعد گروهی را تشکیل دادند که در کتاب «شوالیه های ناتوی فرهنگی» شرح آن را نوشته ام. خانم خجسته کیا، مادر «رامین جهانبگلو»، همسر «امیرحسین جهانبگلو» همراه فرخ غفاری به شهرنو می رفت و آنها را انتخاب می‌کرد. " (۳)

13970702150304338154881910.jpg

غفاری در نمایی از فیلم خود به نام «شب قوزی»

به هر حال، غفاری که در زمان تحصیلات سینمایی در فرانسه کارمند «سینما تک» پاریس بود، با فضای فکری و شبه‌روشنفکری فرانسوی بیشتر عجین بود تا فرهنگ ایرانی، و از این رو به مانند بسیاری از «شبه‌روشنفکران حکومتی» (از قبیل فریدون رهنما، هژیر داریوش، مهدی بوشهری، ابراهیم گلستان، مهرداد پهلبد و... و در راس همه، امیرعباس هویدا) یک نوع نگاه «مستشرقانه» به ایران داشت، به این معنی که به «ایرانیت» و میراث فرهنگی ایران (که با فرهنگ اسلامی آمیختگی جدایی ناپذیر دارد) نگاه توریست‌وار داشت و به سان «عتیقه» با اجزای این فرهنگ برخورد می‌کرد. اتفاقی نبود که اکثریت این شبه‌روشنفکران عرصه سینما، دست‌کم در برهه‌ای از زندگی دل مشمغول «تعزیه» بودند، چرا که تعزیه برای ایشان یک نوع خصلت «جذابیت توریست-پسند» داشت که می‌توانستند به همپالکی‌های فرنگی خود (که در دوره زمامداری پهلبد بر فرهنگ و هنر کشور با پول ایران به کشور می آمدند و خوش می‌گذراندند) به عنوان یک چیز «عتیقه» نشان دهند و ساعت‌ها در کافه‌ها، در حالی که قهوه فرانسه می‌خوردند و پیپ می‌کشیدند درباره وجوه «اکسپرسیونیستی» (یا شاید امپرسیونیستی، ناتورالیستی، فوتوریستی و... «یستی»!) آن بحث‌های صدمن یک غاز روشنفکری کنند، بی‌آن که کوچک‌ترین اعتقادی به اعتقادات مبنایی تعزیه داشته باشند. مورد دیگر، بحث «زورخانه» بود که یکی دیگر از آن «دستاویزهای» توریست-پسند و «عتیقه‌جاتی» مورد نظر شبه روشنفکران وطنی و همپالکی‌های فرنگی ایشان بود. از این رو شاهدیم که از هژیر داریوش و فرخ غفاری تا بهرام بیضایی و عباس کیارستمی یا درباره تعزیه و زورخانه نوشته اند یا فیلم ساخته‌اند.

13970702142859459154872710.jpg

فرخ غفاری در سنین کهنسالی

و لازم به تاکید است که این نوع رویکرد به اِلِمان‌های مذهبی همچون تعزیه (که کسانی چون بیضایی بسیار تلاش کردند آن را به اساطیر پیشا-اسلام ایران گره بزنند و از وجه ستیهندگی و «شریعتی»وار آن بکاهند) کاملا هم‌جهت و هم‌راستا با رویکرد رسمی دستگاه پهلوی به شریعت در حوزه‌های مختلف فرهنگی بود. یعنی اگر «اسلام شناس» دربار فردی چون سیدحسین نصر بود که در آمریکا فیزیک خوانده بود و رییس دانشگاه صنعتی آریامهر بود، امام‌جمعه تهران هم یک فراماسون  رده‌بالا به نام «سید حسن امامی»، تحصیل‌کرده‌ی حقوق در سوئیس بود، در نتیجه «هنر اسلامی» آن توسط کسانی چون هژیر داریوش و فرخ غفاری و بیضایی صرف نگاه مستشرقانه به عناصر مذهبی چون تعزیه از کار درمی آمد.

این نگاه ابزاری و عتیقه‌جاتی به آیین دینی و مردمی چون تعزیه به وضوح در سخنان فرخ غفاری در مصاحبه با بی بی سی(سال ۱۹۹۵) خود را نشان می دهد:

" همین جشن هنر بود که باعث شد آئین تعزیه و ارزش های آن در مجامع فرهنگی جهان مطرح شود. من و دوستان همکار، چوب دو سر طلا شده ایم. از طرفی عده ای بر سر ما می ریزند که شما بودید که از نو تعزیه و سنت های مذهبی را زنده کردید. از طرف دیگر ولی عده ای گریبان ما را می گیرند که رفته اید و فرهنگ منحط غربی را برای ما به ارمغان آورده اید. راستش را بخواهید ما هر دوی این کارها را کرده ایم. هم فرهنگ غربی را آوردیم و هم تعزیه را از نو روی صحنه بردیم و از این کار راضی هستیم. " (۴)

13970702142820755154872510.jpg13970702142652740154872210.jpg

13970702142213145154871510.jpg

13970702142144989154871410.jpg

و فقط در جهان‌بینی مستشرقانه و توریستی امثال غفاری بود که آیینی چون تعزیه که مربوط به دستگاه عزاداری سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله(ع) است، می‌تواند در کنار نمایش‌های وقیحانه و پورنوگرافیک گروه‌های تئاتر «پیشرو»!؟ خارجی در جشن هنر شیراز اجرا شود، چرا که تعزیه در ذهن این حضرات چیزی چون صنایع دستی موجود در خیابان ویلای تهران است. هر چه که بود، واضح است که از دل چنین «تعزیه»ای نه پیام عاشورا درمی آمد، نه درس شهادت و نه مبارزه با عدالت.

شاید تفاوت این دیدگاه مستشرقانه و توریست‌وار به فرهنگ اسلامی و دیدگاه اصیل و بومی به دین را بتوان در سطوری از نقد شهید بزرگوار «سید مرتضی آوینی» بر فیلم «مادر» مرحوم علی حاتمی پیدا کرد. سید مرتضی چون خود تا ته انتهای خط شبه روشنفکری رفته بود و داستان «سبیل نیچه‌ای و پز دادن با جلد کتاب انسان تک‌ساحتی هربرت مارکوزه» او هم معروف خاص و عام است، در واقع نقدی از دل این جریان نثارش می کند. به بخشی از این نقد توجه کنید:

" روشنفکران این دیار لااقل با ما مردم در عشق به ضریح و پنجره‌های فولاد، آجر قرمز و بهار خواب و حیاط و کاشی‌های آبی و گلدان های سفالی و یاس و اقاقیا و اطلسی و قرنفل و شمعدانی در باغچه‌های دور حوض های پاشویه دار و تخت های چوبی و قالی و گلیم شریکند و فقط تفاوت ما با آنها در آن‌جاست که ما با این اشیا و در این فضاها زندگی کرده ایم، جان خود را لعاب آبی کرده ایم و بر سفال ها زده ایم، روح خود را به پنجره های فولاد امامزاده ها دخیل بسته ایم، عشق های جوانیمان بوی گل یاس و شب بو می داده است و بعد خانه بختمان را با آجر قرمز ساخته ایم و در حوض های پاشویه دار وضو گرفته ایم و بر سجاده هایی از گلیم نماز خوانده‌ایم، اما این آقایان و خانم ها با همه این اشیا و فضاها، مثل توریست های وارفته، پیوندی نوستالژیک داشته اند. در مغرب زمین نیز روشنفکران دلبسته اشیای عتیقه اند و خودشان هم نمی دانند که چرا؛ خودشان هم نمی دانند که در اشیای کهنه به دنبال آن روحی می گردند که هر چه زمان بیش تر می گذرد و زالوی تکنولوژی بیش تر و بیش تر خون گردن آدم را می مکد، مثل فانوسی که نفتش تمام شده، دارد می میرد. آدم هم آدم های قدیم! ما خودمان را در گذشته ها جا می گذاریم و می گذریم واین نوستالژی شاید آن غم غربتی باشد که آدمیزاد ازدوری خودش دارد. بگذریم که روشنفکران ما فقط ادایش را درمی آورند…کاشکی این اداها واقعیت داشت! حتی یک فحش واقعی بهتر است از هزار سلام دروغکی! " (۵)

13970702141945410154870910.jpg

فرخ غفاری در کنار علی دهباشی

به هر حال، از پی نمونه‌هایی چون «جنوب شهر» و «شب قوزی» فرخ غفاری و «خشت و آینه» ابراهیم گلستان که به ضرب قلم منتقدان شبه‌روشنفکر و دلداده‌ی موج نوی فرانسوی، در مجلات سینمایی تبدیل به سینمای «سطح بالا» و «فرهیخته» شدند، دستگاه‌های فرهنگی پهلوی، به ویژه وزارت فرهنگ و هنر تحت ریاست مهرداد پهلبد و دفتر فرح پهلوی به فکر افتادند که از رحِم سینمای مبتذل و آبگوشتی فارسی در آن برهه، با سزارین یک آلترناتیو سینمایی «فرهیخته‌نما» و «روشنفکرنمون» بیرون بکشند که هم ارضاکننده تمایلات طبقه بوروکرات‌های فرنگ‌رفته‌ی شاغل در دستگاه‌های فرهنگی باشد و هم جوابگوی ذائقه دانشجویان و جوانان چپ‌مزاج و لائیک شیفته‌ی فرنگ.

و البته این سینما یک کارکرد دو وجهی دیگر هم داشت که یک وجه آن قبح‌زدایی از تابوهای اخلاقی و اجتماعی شرعی و عرفی جامعه سنتی ایران و دیگری «سیاست‌زدایی» از ذهن نسل جوان باسواد و سینمارو با یک نوع نیهیلیسم بود.

13970702141541582154869410.jpg

از این رو شاهد بودیم که از اواسط دهه ۱۳۴۰، کانون‌ها و موسساتی چون تل فیلم، کانون سینماگران پیشرو، بخش سینمایی کانون پرورش فکری، سازمان توسعه و گسترش سینما، شرکت فیلمسازی اشرف موسوم به فیتسی و... و. در کنار برخی از تهیه‌کنندگان گلچین شده‌ی فیلمفارسی همچون عباس شباویز، علی عباسی، مهدی میثاقیه و پرویز صیاد بانیان و سرمایه‌گذاران فیلم‌های موسوم به موج نوی سینمای ایران شدند که طبق تاریخنگاری سینمایی موجود، با «گاو»(داریوش مهرجویی/۱۳۴۸) و «قیصر»(مسعود کیمیایی/۱۳۴۸) کلید خورد.

ادامه دارد...

*تسنیم

منبع: سینما پرس
آدرس کوتاه: http://www.rokh.in/news/48012
دیدگاه

آخرین خبرها
مرتبط با خبر
خبرهای پربازدید

داریوش مهرجویی

ادای احترام جشنواره کرالا به مهرجویی و گلستان

بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم کرالا در هند با نمایش «لامینور» و «خشت و آینه» ساخته‌های داریوش مهرجویی و ابراهیم گلستان، به این دو سینماگر درگذشته ایرانی ادای احترام می‌کند. به گزارش سینماسینما، بیست و هشتمین جشنواره فیلم کرالا از ۱۷ تا ۲۴ آذر (۸ تا ۱۵ دسامبر )...

۱۴۰۲/۰۹/۱۷


سینماسینما/ جشن تولد سینه‌فیل‌ها برای گدار/ گلستان و گدار روبروی هم در «تا جمعه، روبینسون»

سینماسینما، محمد حقیقت: جشن تولد ژان لوک گدار مقابل خانه‌ای که در آن به دنیا آمده، برگزار می‌شود. ژان لوک گدار، فیلمساز و منتقد برجسته، فردا سوم دسامبر ۹۱ ساله می‌شود. او بدون شک از تاثیرگذار ترین کارگردان های سینمای جهان در ۶۰ سال اخیر است. تعدادی از سینه‌فیل‌ها (عاشقان...

۱۴۰۰/۰۹/۱۱


مروری بر کارنامه چهار فیلمساز مطرح سینمای ایران/ چگونه دوربین به خانقاه دراویش راه یافت؟

چهارصد و هشتاد و چهارمین برنامه «سینماتک» خانه هنرمندان ایران با نمایش چهار مستند نادر و مرور فعالیت و آثار سینماگران برجسته آن‌ها برگزار شد. به گزارش سینماسینما، به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، چهارصد و هشتاد و چهارمین برنامه «سینماتک» خانه هنرمندان ایران با نمایش مستندهای کمیاب...

۱۴۰۰/۰۹/۰۹


نمایش «مستندهای کمیاب» در سینماتک خانه هنرمندان ایران

چهارصد و هشتاد و چهارمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش آثار مستندی از پرویز کیمیاوی، ژیلا مهرجویی، جواد گنجی‌زاده، ابراهیم گلستان و منوچهر طبری اختصاص دارد. به گزارش سینماسینما به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در تازه‌ترین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران، مجموعه‌ای از آثار با...

۱۴۰۰/۰۹/۰۶


طرحی برای صدسالگی‌ ابراهیم گلستان

بهزاد خورشیدی، هنرمند حوزه گرافیک که به واسطه طراحی پوسترهای «روز شیطان» و «روزهای خوب زندگی» شناخته شده، به تازگی پوستری را برای ابراهیم گلستان طراحی کرده است.

۱۴۰۰/۰۷/۲۹

حمید سمندریان

همه ناکامی‌های فروغ فرخزاد در تئاتر

همه ناکامی‌های فروغ فرخزاد در تئاتر

روزنامه‌نگارانی که زمستان سرد سال ۱۳۴۲ به تماشای نمایش «شش شخصیت در جست وجوی نویسنده» نشستند، به دو موضوع توجه بسیار کردند؛ معرفی لوییجی پیراندللو، به عنوان نمایشنامه‌نویسی بزرگ و بازی فروغ فرخزاد روی صحنه تئاتر.

۱۳۹۹/۱۰/۰۷


نقش سینمای ایران در سال‌های کودتای ۲۸ مرداد

سینماپرس: متأسفانه در تاریخ سینمای ایران فیلمی دربارۀ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پیدا نخواهید کرد! دریغ که سینمای ایران به این بزنگاهِ مهم تاریخیِ سرزمینش نیز بی‌اعتنا بوده است! این درحالی است که ده‌ها و صدها کتاب، مقاله، مطلب و هزاران سند و شاهد دراین‌باب، حکایت از ماجراهایی به‌شدت دراماتیک...

۱۳۹۹/۰۵/۲۷

ابراهیم حاتمی کیا
مرتضی شایسته

برای سالروز تولد «مهر»ی‌های سینمای ایران

برای سالروز تولد «مهر»ی‌های سینمای ایران

سیف‌الله داد، ابراهیم حاتمی‌کیا، هما روستا، ژیلا مهرجویی، مرتضی شایسته، ابراهیم گلستان، عبدالله اسکندری و ساموئل خاچیکیان از هنرمندان متولد مهر ماه هستند.

۱۳۹۷/۰۷/۲۹

داریوش مهرجویی
عباس کیارستمی

گام های معلق لک لک های مهاجر/ درباره سینمای مهاجرت و سینماگران مهاجر ایرانی

گام های معلق لک لک های مهاجر/ درباره سینمای مهاجرت و سینماگران مهاجر ایرانی

سینماسینما، بهرنگ ملک محمدی: دوستی دارم که سالها پیش بر اثر یک حادثه تلخ دختر هنرمندش را از دست داد و این اتفاق غم انگیز زمینه ساز مهاجرت همسر و فرزند دیگرش شد. او در مقابل سوال دوستانش درباره تنها ماندن در ایران همیشه میگوید: «دلم میخواهد وقتی برای خریدن...

۱۳۹۷/۰۷/۲۸

عباس کیارستمی
ناصر تقوایی

نمایشگاه عکاس کارگردانان نامدار ایرانی در لندن

مجموعه‌ای از عکس‌های ثبت شده توسط هفت کارگردان ایرانی از جمله چون عباس کیارستمی، ابراهیم گلستان، جعفرل پناهی، ناصر تقوایی و ... در گالری هنرهای ایرانی موزه هنرهای معاصر و مدرن لندن برپا شده است.

۱۳۹۷/۰۶/۲۷

مسعود کیمیایی

نوشته ابراهیم گلستان برای سالروز تولد مسعود کیمیایی/ «قیصر» تحسین و بزرگداشت «لومپنی» نبود

نوشته ابراهیم گلستان برای سالروز تولد مسعود کیمیایی/ «قیصر» تحسین و بزرگداشت «لومپنی» نبود

«چیزی که مسعود در فیلم «قیصر» گفته بود مرا متوجه نوع دریافت و فکر او کرد، که تفاوت داشت با «ننه من غریبم» بازی‌های قصه‌هایی در تیره‌روزی دخترهای رعیت یا تیره‌کاری‌های پسرهای ارباب، و قس علی‌ذالک‌هایی که از اول سال های ۱۳۰۰ راه افتاده بود» این جملات بخش هایی از...

۱۳۹۷/۰۵/۰۷


رقبای جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز معرفی شدند/ نمایش فیلم‌های امیر نادری و ابراهیم گلستان در لیدو

رقبای جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز معرفی شدند/ نمایش فیلم‌های امیر نادری و ابراهیم گلستان در لیدو

تازه‌ترین ساخته‌های برادران کوئن، مایک لی، آلفونسو کوارون، ژاک اودیار و اولیویه آسایاس شانس دریافت جایزه شیر طلایی هفتاد و پنجمین دوره جشنواره فیلم ونیز را دارند. به گزارش سینماسینما، پائولو باراتا رئیس بی‌ینال ونیز و آلبرتو باربرا مدیر هنری جشنواره ونیز روز چهارشنبه در یک نشست خبری در رم...

۱۳۹۷/۰۵/۰۴


فیلم ابراهیم گلستان در جشنواره ونیز

فیلم ابراهیم گلستان در جشنواره ونیز

نسخه ترمیم‌شده فیلم «خشت و آینه» ساخته ابراهیم گلستان به عنوان یکی از فیلم‌های بخش کلاسیک جشنواره ونیز ۲۰۱۸ به روی پرده می‌رود.

۱۳۹۷/۰۴/۲۷


ژان لوک گدار و ابراهیم گلستان همبازی می‌شوند

ژان لوک گدار و ابراهیم گلستان همبازی می‌شوند

میترا فراهانی فیلمساز ایرانی مقیم اروپا قرار است برای فیلم جدید خود از حضور دو چهره جریان ساز سینمای غرب و شرق استفاده کند. در فیلم جدید این کارگردان ژان لوک گدار و ابراهیم گلستان مقابل دوربین خواهند رفت.

۱۳۹۷/۰۳/۲۸


اختصاصی سینماسینما/ ژان لوک گدار و ابراهیم گلستان در یک فیلم سینمایی همبازی می‌شوند

اختصاصی سینماسینما/ ژان لوک گدار و ابراهیم گلستان در یک فیلم سینمایی همبازی می‌شوند

میترا فراهانی فیلمساز ایرانی مقیم اروپا قرار است برای فیلم جدید خود از حضور دو چهره جریان ساز سینمای غرب و شرق استفاده کند. به گزارش سینماسینما، این فیلمساز ایرانی تصمیم دارد برای فیلم جدید خود از حضور ژان لوک گدار و ابراهیم گلستان بهره ببرد. درجشنواره کن امسال برای...

۱۳۹۷/۰۳/۲۷


علت پخش نشدن مستند ابراهیم گلستان از تلویزیون چه بود؟

علت پخش نشدن مستند ابراهیم گلستان از تلویزیون چه بود؟

حنیف شهپرراد (تهیه‌کننده مجموعه گنجینه) گفت: علت پخش نشدن مستند «موج، مرجان، خارا» ساخته ابراهیم گلستان را باید از شبکه مستند جویا شد چراکه به عوامل این برنامه فقط اعلام شده که این مستند پخش نمی‌شود. به گزارش سینماسینما، مستند ایرانی «موج، مرجان، خارا» به کارگردانی مشترک ابراهیم گلستان و...

۱۳۹۷/۰۳/۱۶


تلویزیون جلوی پخش مستند ابراهیم گلستان را گرفت

تلویزیون جلوی پخش مستند ابراهیم گلستان را گرفت

  حنیف شهپرراد (تهیه‌کننده مجموعه گنجینه) گفت: علت پخش نشدن مستند «موج، مرجان، خارا» ساخته ابراهیم گلستان را باید از شبکه مستند جویا شد چراکه به عوامل این برنامه فقط اعلام شده که این مستند پخش نمی‌شود. به گزارش خبرنگار ایلنا، مستند ایرانی «موج، مرجان، خارا» به کارگردانی مشترک ابراهیم...

۱۳۹۷/۰۳/۱۶

مانی حقیقی

احمد طالبی‌نژاد در گفت‌وگو با سینماسینما/ «خوک» یک فیلم مشکوک است

احمد طالبی‌نژاد در گفت‌وگو با سینماسینما/ «خوک» یک فیلم مشکوک است

سینماسینما،علی پاکزاد- احمد طالبی نژاد منتقد سینما گفت:« احساس می کنم که مانی حقیقی در مسیری قرار گرفته که شباهت زیادی به ابراهیم گلستان و تفکراتی که او داشت دارد. تحقیر کردن افراد از موضع بالا به هیچ وجه جالب نیست. عقیده دارم که فیلم مانی حقیقی مشکوک است ....

۱۳۹۷/۰۲/۲۴


چگونه ابراهیم گلستان دوست داشتنی شد؟!

چگونه ابراهیم گلستان دوست داشتنی شد؟!

سینماسینما، محمد حقیقت: به تازگی فیلمی بنام ” ابراهیم گلستان، نقطه، سرسطر” ساخته محمد عبدی، منتقد هنری، برای عموم روی یک سایت مشهور فارسی زبان انتشاریافته است که درفاصله دو- سه روزه بیش از۸۰ هزارنفرآنرا تماشا کرده اند. این اثرکه آنرا میتوان (مستند- گفتگو) نامید،و چندین سال وقت صرف ساختن...

۱۳۹۷/۰۲/۰۹

عباس کیارستمی

مونولوگ: ابراهیم گلستان درباره عباس کیارستمی

مونولوگ: ابراهیم گلستان درباره عباس کیارستمی

عباس کیارستمی آدم خوبی بود و کارش بسیار عالی بود، او اولین بار که جایزه گرفت نیمه شب از شهر «نیس» فرانسه به من زنگ زد و گفت:« دوست داشتم اولین کسی که خبر را به او می دهم شما باشید آقای گلستان» من او را چند بار دیدم و...

۱۳۹۶/۱۰/۲۸

بهرام بیضایی

۷۹ سالگی بهرام بیضایی؛ پیوند دهنده بی همتای سینما و تئاتر

۷۹ سالگی بهرام بیضایی؛ پیوند دهنده بی همتای سینما و تئاتر

گروه سینمای ایران: در میان غربت نشینان سینمای ایران از ابراهیم گلستان گرفته تا امیر نادری و…، اهالی سینما و علاقه مندان به این حوزه شاید هنوز با مهاجرت بهرام بیضایی کنار نیامده باشند. یکی از ارکان رکین سینما و تئاتر این مرز و بوم که اغلب پس از انقلاب...

۱۳۹۶/۱۰/۰۶


در دفاع از کیمیایی، ابراهیم گلستان فیلم‌هایش را به پاریسی‌ها نداد

شرق نوشت: ابراهیم گلستان که بارها و بارها در دفاع از کیمیایی نامه نوشته و صحبت کرده، این‌بار در دفاع از کارگردان «گوزن‌ها» نامه‌ای خطاب به ژان میشل فرودون نوشته است.

۱۳۹۶/۰۹/۲۲


اعتراض ابراهیم گلستان به ژان میشل فرودون به خاطر حضور نداشتن فیلمی از کیمیایی در جشنواره فیلمهای ایرانی

اعتراض ابراهیم گلستان به ژان میشل فرودون به خاطر حضور نداشتن فیلمی از کیمیایی در جشنواره فیلمهای ایرانی

  ماجرا از این قرار بود؛ ژان میشل فرودون منتقد صاحب‌نام فرانسوی و سردبیر مجله «کایه دو سینما» قرار است جشنواره فیلم‌های ایرانی را در پاریس برگزار کند؛ جشنواره‌ای که هفته آینده در پایتخت فرانسه با حضور آثار فیلم‌سازان ایرانی برگزار می‌شود. به گزارش سینماسینما ،او با ابراهیم گلستان، نویسنده...

۱۳۹۶/۰۹/۲۲

مسعود کیمیایی

یادداشت مسعود کیمیایی خشم کیهان را برانگیخت

روزنامه کیهان نوشت: بار دیگر در نشریات داخلی از جاسوس شناخته شده بریتانیا یعنی ابراهیم گلستان تجلیل به عمل آمد.

۱۳۹۶/۰۷/۲۴


انتشار کتابی به زبان فرانسه درباره ابراهیم گلستان

انتشار کتابی به زبان فرانسه درباره ابراهیم گلستان

محمد حقیقت: بدون شک درتاریخ سینمای ایران آقای ابراهیم گلستان با فیلم هایش جایگاه مناسبی دارد. آثارسینمائی کوتاهش چون «ازقطره تا دریا»، «یک اتش»، «موج ومرجان وخارا»، «تپه های مارلیک» و… بوده وهمچنین دو فیلم بلند «خشت وآینه» و «اسرار گنج دره جنی»است. بدون شک درتاریخ سینمای ایران آقای ابراهیم...

۱۳۹۶/۰۷/۱۲

بهرام بیضایی

نامه ابراهیم گلستان درباره بهرام بیضایی

نامه ابراهیم گلستان درباره بهرام بیضایی

بعد از انتشار گزارش «پرویز جاهد» از جلسه نمایش فیلم «رگبار» در دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند با حضور «بهرام بیضایی»، «ابراهیم گلستان»، نویسنده و فیلم‌ساز برجسته ایران که در انگلستان ساکن است، نامه‌ای خطاب به جاهد در مورد این گزارش و بهرام بیضایی نوشت.

۱۳۹۶/۰۵/۲۵


نامه صد صفحه‌ای ابراهیم گلستان به سیمین دانشور کتاب شد

نامه صد صفحه‌ای ابراهیم گلستان به سیمین دانشور کتاب شد

نامه صد صفحه‌ای ابراهیم گلستان به سیمین دانشور بعد از گذشت ۲۷ سال از نگارشش در قالب کتابی توسط نشر بازتاب نگار منتشر شد. این کتاب را می‌توان کارنامه روشنفکری ایران در سال‌های پس از جنگ دانست. به گزارش ایبنا، کتاب «نامه به سیمین» شامل نامه بلندی است که ابراهیم...

۱۳۹۶/۰۴/۱۹

جلال مقدم

نمایش نسخه ترمیم‌شده «خانه خدا» در جشنواره جهانی فجر

نمایش نسخه ترمیم‌شده «خانه خدا» در جشنواره جهانی فجر

سال گذشته دو فیلم خاطره‌انگیز و ماندگار سینمای ایران یعنی «گاو» و «باد صبا» همزمان با جشنواره جهانی فیلم فجر مرمت و در طول جشنواره نمایش داده شدند. امسال نیز با همکاری فیلم‌خانه ملی و برخی کمپانی‌های خارجی ۳ فیلم ایرانی و ۷ فیلم خارجی ترمیم و آماده نمایش شده‌اند....

۱۳۹۵/۱۲/۱۰

جلال مقدم

نمایش نسخه ترمیم‌شده «خانه خدا» در جشنواره جهانی فجر

نمایش نسخه ترمیم‌شده «خانه خدا» در جشنواره جهانی فجر

سال گذشته دو فیلم خاطره‌انگیز و ماندگار سینمای ایران یعنی «گاو» و «باد صبا» همزمان با جشنواره جهانی فیلم فجر مرمت و در طول جشنواره نمایش داده شدند. امسال نیز با همکاری فیلم‌خانه ملی و برخی کمپانی‌های خارجی ۳ فیلم ایرانی و ۷ فیلم خارجی ترمیم و آماده نمایش شده‌اند....

۱۳۹۵/۱۲/۱۰