گفت‌وگوی میان نسل‌ها/ نگاهی به مستند «موج نو» | نیمرخ

گفت‌وگوی میان نسل‌ها/ نگاهی به مستند «موج نو»

lazy_placeholder.gifcinemacinema_ir-874-300x300.jpgسینماسینما، حبیب باوی ساجد

این که تو سال‌هاست بر موج نوی سینمای ایران و پدیدآورندگان آن موجِ بی‌همتا، تأکید و نظر داشته‌ای و در این راستا قلم زده باشی، می‌تواند پشتوانه‌ای برای تو باشد به گاهِ فیلمِ مستند ساختن در این باره. پس وقتی دوربین تو روشن شود، خوب می‌دانی چه پرسش‌هایی بپرسی. گفت‌وگوها و این پرسش‌های از پیش تعیین شده، نیمی از کارِ تو را پیش می‌برد. اما حُسنِ اثر تصویری چیزِ دیگری هم هست که در نقدها و گفت‌وگوهای مکتوبِ تو رُخ نمی‌دهد و یا رُخ می‌دهد اما مخاطبِ آثارِ مکتوبِ تو نمی‌تواند آنها را در ذهن تصویر کند. باری، و این رُخ دادن‌ها روایتِ تصویری تو را بیش از پیش جذاب‌تر کرده است. برای نمونه داریوش مهرجویی و ناراحتی آغازِ روایتِ تو و دویدنش به درونِ ویلا. از این حیث، مستند”موج نو” می‌تواند نمونه‌ای بارز باشد از مواجه شدن آدم‌ها با دوربین پرسشگری که با آن آدم‌ها فاصله‌اش کم است و چیزهایی می‌داند که بیننده نمی‌داند و یا کمتر می‌داند و یا می‌داند و دوست دارد بیشتر بداند. مستند “موج نو” علاوه بر افزودنِ سندی به داشته‌های سینمایی این مُلک، همچنین در ارائه تصویری ناب و صمیمی، به دور از رسمیتِ گاه کاذب و سخنان خشک و محافظه‌کارانه به دور بوده است. نگارنده عمیقأ بر این باور است، آثار پدیدآوردندگان موج نوی سینمای ایران، (منهای آثارِ ضعیف وغیرقابل دفاع‌شان) بشدت جذاب‌تر از بهترین نمونه‌های این سال‌هاست و یکی از ویژگی‌های برتری نسلِ نخست، شور و شعور والای آنها در درک و تحلیلِ شرایطِ اجتماعی‌شان بوده و هست و البته ارتباطِ عمیق و مثال زدنی‌شان با ادبیات و اندیشه. همین آگاهی و اندیشه باعث شده داریوش مهرجویی در پاسخ به پرسش‌های احمد طالبی‌نژاد (مستندساز) و اصغر فرهادی (فیلمسازی که در مستند موج نو پرسش‌کننده است)، پاسخ عمیق و تأویل‌پذیر -در عینِ حال که ساده و صمیمی و شوخ و شَنگ می‌نماید- بدهد. برای نمونه پاسخش درباره رازِ تغییر طبقه اجتماعی آثارِش از فقیر به زنان و طبقه متوسط، عالی و تأمل برانگیز است. یا آن جا که از اقتباس و تفاوتِ اقتباس و برداشت از آثارِ ادبی و این که برای برداشت از آثارِ ادبی چه کارهایی که نکرده است و چه اتودهایی که نزده است، به خودی خود می‌تواند درس گفتاری درباره سینما و ادبیات باشد.

مستند موج نوج می‌توانست سرشار از گفت‌وگوبا آدم‌های مختلف و متعدد باشد، همان طور که در طولِ روایتِ این مستند، طالبی‌نژاد در تلاش است ناصر تقوایی و مسعودکیمیایی نیز به گفت‌وگو شونده‌ها بپیوندند که خوشبختانه توفیقِ اجباری نصیبِ طالبی‌نژاد شد و این دو، تن به گفت‌وگو ندادند در نتیجه راضی کردنشان برای گفت‌وگو، به موتیفِ جذابی در مستند موج نو بدل شد. نگارنده البته بر این باور است گفت‌وگوهای متعدد در یک اثرِ مستند اصلا عیب و ایراد نیست، به شرطی که روایتِ اثر بطلبد و از شما چه پنهان که نگارنده شیفته مستندهای گفت‌وگومحور است و خود مرتکب چنین آثاری نیز بوده. اما احمدطالبی‌نژاد آگاهانه سه فیلمساز از نسلِ سوم برمی‌گزیند تا با دو فیلمساز از نسلِ اول و کیانوش عیاری (از نسلِ دوم) گفت‌وگو کنند و سیری بر موجِ نوی سینمای ایران داشته باشند. اگرچه موجِ نو در سینمای ایران محلِ مناقشه است، و برای مثال ابراهیم گلستان در گفت‌وگوی معروفش؛ نوشتن با دوربین (پرویز جاهد) بر این باور است که موج نو در سینمای ایران، نیمه دهه چهل با فیلم‌هایی چون خشت و آینه آغاز شده و بعضأ معتقدند موج نو خیلی پیش‌تر آغاز شده بود که همانا در دهه سی و فیلم جنوبِ شهر، ساخته فرخ غفاری بوده، اما اتفاقِ تاریخی که مُعرفِ حضور است و در حافظه جمعی ما جای گرفته است، انتهای دهه چهل و توسط چهار فیلمسازِ جوان (مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، علی حاتمی و ناصر تقوایی) رُخ داد. باری، مستندِ موج نو احتمالأ در نقد و نظر از این حیث در امان نخواهد بود که سهمِ دیگر فیلمسازان کجای فیلم شماست؟ بهرام بیضایی، امیر نادری، پرویز کیمیاوی، محمدرضا اصلانی و  خصوصا علی حاتمی و… کجا هستند؟ اگرچه طالبی‌نژاد به صورت اجمالی به نقش و حضورِ فیلمسازانی چون بیضایی، نادری، اصلانی، کیمیاوی، حاتمی اشاره کرده است، اما به باورِ من حتی به همین‌ها هم می‌توانست اشاره نداشته باشد تا احتمالا جای اعتراض برای دیگرانی که نیستند باقی نماند، چراکه مستندساز لزومأ برای بررسی یک رویدادِ تاریخی، نباید سراغ تک به تکِ بانیان و شاهدانِ آن رویداد برود و چه بسا می‌تواند اصلأ بدونِ حضور هیچکس و با تکیه بر گفتار متن، اثرش را روایت کند. اما از قضا طالبی‌نژاد به عنوان یک مستندساز، خوش شانس بوده راویانی را محورِ اثرش قرار داده که خود از پدیدآورندگان موج نو هستند و نیز پرسش کننده‌هایی (اصغر فرهادی و شهرام مکری) که خود نیز آفرینش‌گرهای نویی در فُرم و محتوای حالِ حاضرِ سینمای ایران هستند، (صرفِ نظر از پرویز شهبازی البته که ابداعی ندارد به باورِ من و نخستین فیلمش؛ مسافر جنوب که اتفاقا فیلم شریفی است، بر شانه عباس کیارستمی است). باری، خوش شانسی و انتخابِ آگاهانه طالبی‌نژاد در مواجهه با بهمن فرمان‌آرا و داریوش مهرجویی است. هر دو بر روندِ سینمای اندیشمندِ ایران تاثیرگذارند؛ یکی در عرصه تهیه و تولید و دیگری تا سال‌ها بر چند نسل از فیلمسازان تأثیری شگرف داشته است. اما شاید این پرسش به ذهن خطور کند که مهرجویی و فرمان‌آرا وجود دارند و هر کسی هم احتمالا سراغ‌شان می‌رفت، چنین واکنشی از این دو می‌توانست ثبت و ضبط کند. چنان که در پیشانی این نوشتار آورده‌ام؛ مهم‌ترین وجه مستندِ موج نو این است که علیرغمِ وجود و حضورِ مهرجویی و فرمان‌آرا، اما این میزانسنِ گفت‌وگو و ایضأ پرسش‌ها و نیز انتخاب پرسش‌کننده‌ها فقط می‌توانست توسطِ طالبی‌نژاد محقق شود. باز همان طور که در آغازِ این نوشتار نگاشته‌ام؛ طالبی‌نژاد از محققان و پیگیران جدی موج نوی سینمای ایران بوده و به گواهِ آثارِ مکتوبش؛ کتابی بیش از دو دهه پیش درباره این موج تألیف کرده است و این بک‌گراندِ پژوهش و علاقه‌اش به موج نوی سینمای ایران، مهم‌ترین بخش مستند موج نوست. وگرنه جنبه پردازش تصویری که البته مهم است، به باور نگارنده امرِ ثانویه است که از قضا طالبی‌نژاد در بعد تصویری مستند موج نو نیز موفق جلوه کرده است. از جمله ورودِ ما به خانه بهمن فرمان‌آرا که با تشییع جنازه پیوند خورده است و این مدخلی است بر جهانِ ذهنی فیلمسازی که قرار است با او گفت‌وگو شود که همانا بهمن فرمان‌آراست و مولفه مرگ اندیشی مولفه‌ای بارز در آثارِ سینمایی اوست. (هرچند این انتخاب آگاهانه در ورود به منزل داریوش مهرجویی به گمانم درست انتخاب نشده و مخاطب رفتگری را می‌بیند که یادآورِ فیلم نارنجی‌پوش است که از قضا فیلم قابلِ دفاع مهرجویی نیست و نمی‌تواند به مولفه‌ای از جهانِ سینمایی مهرجویی بدل شود که به باور من، باید در بک‌گراندِ آن خیابان پر دار و درختِ ویلای مهرجویی، گاو بود که اشارتی باشد بر مهم‌ترین فیلمِ موج نو). با این همه اما باز تأکید می‌کنم، مستند موج نو تنها می‌توانست توسطِ طالبی‌نژاد روایت شود به علتِ و عللی که برشمردیم.

در میانِ گفت‌وگوکننده‌ها، اصغر فرهادی بیش از مکری و شهبازی حضوری اثرگذار با پرسش‌هایی کوتاه و مهم دارد. یکی دیگر از ویژگی‌های فرهادی این است که پس از پرسش، سکوت می‌کند تا پرسش شونده (مهرجویی) کلامش کاملا منعقد شود. متاسفانه این مهم توسط شهرام مکری رعایت نشده و مکری مدام سخنِ کیانوش عیاری را قطع می‌کند. برای نمونه جایی که عیاری از دوربین سوپرهشت می‌گوید و قصدِ ورود به تاریخِ سینمای آزادِ اهواز را دارد، ناگهان مکری با توضیحات فنی و این که مشابه این دوربین را پدرش داشت، سخنِ عیاری را قطع می‌کند. همچنین لحنِ مکری بیشتر شبیه خواندنِ مقاله است تا لحن محاوره‌ای جان‌دار. همین اتفاق هم به کرات توسط شهبازی در برابر فرمان‌آرا می افتد و آنجا هم گاه به گاه شهبازی، کلام فرمان‌آرا را قطع می‌کند و نمی‌گذارد مخاطب روایت فرمان‌آرا درباره پیدایش موج نوی سینمای ایران و اتفاقات سیاسی که منجر به گرد هم آمدن سینماگران پیشرو شد را بشنود. (البته این توضیح ربطی به طالبی‌نژاد ندارد). در چنین مستندی بخشِ مهمی از روایت بر شانه تدوین‌گر است و تدوین مستند موج نو از این حیث قابل تامل است، همان طور که تصویربرداری مستند موج نو نیز قابل ستایش است و برای نمونه تصاویر تلفنی حرف زدن طالبی‌نژاد برای قانع کردنِ تقوایی و کیمیایی و موتیف شدن این چانه‌زنی، هم از حیث تصویر و هم از حیث تدوین عالی است.

یکی دیگر از صحنه‌های جذابِ مستند موجِ نو، صحنه نهایی گفت‌وگوی پرویز شهبازی با بهمن فرمان‌آرا بیرون از ساختمان ویلاست؛ جایی که بهمن فرمان‌آرا چهره به شدت عصبی دارد ودحتی این عصبیت با فریاد زدن و دعوا باسگ خانگی‌اش به زبان انگلیسی، شکلِ بیرونی پیدا می‌کند و در انتها هم پس از پایان گفت‌وگو فورا از جایش برمی‌خیزد و خطاب به طالبی‌نژاد می‌گوید “تمام شد دیگه؟” و پرویز شهبازی که با عینک دودی و در حالی که به روبه‌روخیره شده، بی آن که به بهمن فرمان‌آرا نگاه کند و البته بی آن که فرمان‌آرا هم به او نگاه کند، درباره مرگ اندیشی سخن می‌گویند. صرف نظر از این که رازِ عصبیتِ فرمان‌آرا دراین صحنه مشخص نیست و این که چرا این دو به یکدیگر نگاه نمی‌کنند، به گمانم این صحنه جذاب و تأویل برانگیز از آب درآمده است. البته نگارنده اطلاع دارد که طالبی‌نژاد نظر مساعدی بر آثارِ فرمان‌آرا ندارد و تنها “شازده احتجاب” را ستایش می‌کند و در یکی از گفت‌وگوهایش با رضا کیانیان حتی به خارج از متنِ فرمان‌آرا هم انتقاد وارد می‌کند که شاید رازِ عصبیت فرمان‌آرا در صحنه گفته شده، مشاجره‌های این دو در خلال گفت‌وگو بوده است.

معتقدم سخن گفتن درباره مستند موج نو، مجال گسترده‌تری می‌طلبد و در عین حال بر این باورم طالبی‌نژاد در این مستند کمال‌گرا بوده است و همچون جوانی جویای دانستن، می‌کوشد روزنه‌هایی به روی مخاطب جوان سینمای ایران بگشاید و آن موج تاثیرگذار و در این مسیر از نیل به اجرای درست مستند و بهره‌گیری از صدا و تصویر و تدوینِ قابلِ قبول فرو نمی‌گذارد. از سویی دیگر روی آوردنِ احمد طالبی‌نژاد به عنوان منتقد، پژوهش‌گر و سینمایی‌نویس به ساحتِ مستندسازی، ورود جواد طوسی به مستندسازی و دیگر منتقدان سینما به عرصه مستندسازی بر مبنای دغدغه‌ها و گرایش فکری و علاقه‌مندی‌شان به جریان سینمایی و یا یک فیلمساز خاص، به گمانم فرصتی است برای ارتقای دانش و حافظه جمعی سینمایی این مُلک و باید چنین چشم‌اندازی را برای دیگر منتقدان سینما متصور شد تا از ورای چنین نگرش‌هایی که فقط می‌تواند در تخصص منتقدان سینما باشد، به نوعی آثار مستندشان برگردان تصویری نقد، پژوهش‌ها، نوشتارها و گفت‌وگوهای‌شان باشد. طبیعی است در این بین ما به عنوان مخاطب تنها می‌توانیم روایتِ منتقد / مستندساز را به تماشا بنشینیم و چندان نباید انتظار داشته باشیم، بابِ طبع‌مان روایتش را به تصویر بکشد. چنین است موج نو به روایت احمد طالبی‌نژاد.

منبع: ماهنامه تجربه / شماره ۴۵ / دی ماه ۹۵

منبع: سینما سینما
آدرس کوتاه: http://www.rokh.in/news/103980
دیدگاه

آخرین خبرها
خبرهای پربازدید

داریوش مهرجویی

مرور آثار داریوش مهرجویی در مسکو

چهل و ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو در بخش ویژه‌ای به مرور آثار داریوش مهرجویی کارگردان فقید ایرانی می‌پردازد. به گزارش سینماسینما، جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو در بخش مرور آثار چهل و ششمین دوره خود بخش ویژه‌ای را با عنوان «داریوش مهرجویی: شاعرانگی زندگی معمولی» به مرور آثار داریوش مهرجویی...

۱۴۰۳/۰۱/۲۷

داریوش مهرجویی

دانشگاه ایتالیایی‌ با نمایش «لامینور» برای مهرجویی بزرگداشت گرفت

دانشگاه شرق‌شناسی ناپل با نمایش فیلم سینمایی «لامینور» آخرین اثر داریوش مهرجویی بزرگداشتی برای این فیلمساز فقید برگزار می‌کند. به گزارش ایسنا، زمان این برنامه ساعت ۱۷ روز ۱۸ آوریل ...ادامه مطلب نوشته دانشگاه ایتالیایی‌ با نمایش «لامینور» برای مهرجویی بزرگداشت گرفت اولین بار در بانی فیلم. پدیدار شد.

۱۴۰۳/۰۱/۲۶

داریوش مهرجویی
بهمن فرمان آرا

گفت‌وگوی سینمایی نسل‌ها/ نگاهی به مستند «موج نو»

سینماسینما، حبیب باوی ساجد این که  تو سال‌ها بر موج نوی سینمای ایران و پدید آورندگان آن موج بی‌همتای سینمای این مُلک، تأکید و نظرداشته‌ای و در این راستا قلم و قدم زده باشی، می‌تواند به گاه فیلم مستند ساختن در این باره، پشتوانه‌ تو باشد. پس وقتی دوربین تو...

۱۴۰۲/۱۰/۲۰

اصغر فرهادی

صعود مقاومت ناپذیر و حیرت انگیز آقای کارگردان/ نگاهی به فیلم «چهارشنبه سوری» به مناسبت سالروز تولد اصغر فرهادی

سینماسینما، حسین آریانی «چهارشنبه‌سوری» سومین فیلم اصغر فرهادی که بخش اول از سه گانه اش (در کنار فیلم های درباره الی و جدایی نادر از سیمین) درباره قضاوت، دروغ و پنهان کاری است، دربردارنده ی نخستین زمینه سازی ها و کوشش ها برای شکل گیری مولفه های اصلی آنچه ما...

۱۴۰۳/۰۲/۱۷

شهاب حسینی
اصغر فرهادی

شهاب حسینی؛ تنوع در پذیرش نقش، تناقض و شتابزدگی در واکنش‌ها/ یادداشت کیوان کثیریان

سینماسینما: کیوان کثیریان در مجله واو نوشت: سینمای ایران پس از انقلاب، بازیگران پرتعدادی را به خود ندیده که بتوانند سالیان دراز خود را در سطح اول سینما حفظ کنند. شهاب حسینی یکی از این چهره‌های کم شمار است. او گرچه کمی دیر- در ۲۸ سالگی- بازی جلوی دوربین سینما...

۱۴۰۳/۰۲/۱۴

مجید برزگر
شهرام مکری

جشنواره فریبورگ و نمایش ۵ فیلم کوتاه ایرانی

جشنواره بین‌المللی فیلم فریبورگ در کشور سوئیس میزبان نمایش ۵ فیلم ایرانی در بخش آثار کوتاه این رویداد سینمایی است. به گزارش سینماسینما، «شوهر ایران خانم» ساخته مرجان خسروی، «دو زندگی سپیده» به کارگردانی سها نیاستی، «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» ساخته مهدیه محمدی، «قوتار» به...

۱۴۰۲/۱۲/۱۴

محمود کلاری
عباس کیارستمی

شب مجله بخارا برگزار شد؛ از حضور علی دهباشی تا چند داستان دیگر در شبی برای عباس کیارستمی

در شبی به بهانه نمایش جدیدترین مستند سیف الله صمدیان درباره عباس کیارستمی؛ آیدین اغداشلو، شهرام مکری، محمود کلاری و.. صحبت کردند و علی دهباشی هم پس از جراحی اخیرش ...ادامه مطلب نوشته شب مجله بخارا برگزار شد؛ از حضور علی دهباشی تا چند داستان دیگر در شبی برای عباس...

۱۴۰۲/۱۱/۰۷